تذکرة الاولیای مسجد گوهرشاد
تاریخ انتشار: ۲۱ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۴۹۵۷۰۰
حمید بابایی رمان «چهل و یکم» را با الهام از حادثه مسجد گوهرشاد نوشته است. اتفاقهای کتاب در مشهد روایت میشود و ارتباط عمیق درونی انسانها با امام رضا(ع) بخشی از کتاب است.
مأمور نظمیهای به نام ادریس که در حادثه گوهرشاد حضور داشته است شاهد ماجرا بوده دچار عذاب وجدان میشود و در دیدار با یکی از علما تصمیم به توبه میگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«چهل و یکم» که سال گذشته منتشر شده مورد اقبال مخاطب قرار گرفته و به چاپ پانزدهم رسیده است.
حمید بابایی؛ نویسنده، روزنامهنگار و صاحب کتابهای «خاکسفید» و «پیاده» است. گفتوگوی ما را با او بخوانید.
نخستین مواجهه شما با ماجرای مسجد گوهرشاد چطور شکل گرفت؟
اولاً اینکه من مسجد گوهرشاد را خیلی دوست دارم و همین موضوع سبب شده بود درباره گوهرشاد تحقیق و مطالعه کنم. طبیعتاً یکی از مهمترین اتفاقهایی که در آنجا رقم خورده کشتار مردم در مسجد گوهرشاد است. من بر اساس همین ماجرا داستان کوتاهی با نام «نامههای بیبازگشت» نوشتم که آن موقع خیلی مورد توجه قرار گرفت و بعدها همان داستان کوتاه تبدیل به طرح اصل رمان چهل و یکم شد.
کشتار مسجد گوهرشاد ابعاد پیچیدهای دارد. تحقیقات شما برای این رمان چقدر و چگونه بود؟
واقعیت این است که من تلاش کردم بیطرفانه نگاه کنم و به هیچ سمتی غش نکنم. به همین دلیل متن همه موافقان و مخالفان این ماجرا را خواندم. البته هیچ عقل سلیمی از این ماجرا دفاع نمیکند و میتوان گفت این اتفاق از سوتیهای بزرگ دوره رضاخان است و مورد پذیرش هیچ کس نیست، ولی من سعی کردم همه متون را بخوانم و نگاه جامعی پیدا کنم.
رمان «چهل و یکم» تلفیقی از تاریخ، عرفان، توبه و موضوعات مختلف است. چطور به این روایت رسیدید؟
همان طور که گفتم من درباره این مسئله تحقیقات کاملی داشتم ولی در کنار همه آن واقعیات تاریخی، مسئله ارجاع، بازگشت و ایستادگی در مقابل ظالم هم برای من خیلی جدی است. حالا ظالم میتواند هر کسی و هر چیزی باشد؛ میتواند یک نظام سیاسی باشد یا مدیر یک مؤسسه و نهاد. این موضوعات برای خود من مهم و جذاب بودند. در مذهب تشیع هم ظلمستیزی از مسائل اساسی و مهم ماست. شخصیت بزرگی مثل امام حسین(ع) به ما میگوید در هیچ حال و مقامی در مقابل ظالم کوتاه نیا، حتی اگر یک نفر هستی. برای من این موضوعات جذاب است و به همین دلیل در رمان «چهل و یکم» شاهد بروز و ظهور این معانی هم هستیم. در نتیجه ماجرای کشتار گوهرشاد و این موضوعات در هم تنیده شده و رمان چهل و یکم را خلق کرده است. در عین حال به واسطه علاقهای که به استاد محمدرضا شفیعی کدکنی داشتم و کتاب «تذکرهالاولیا» هم کتاب بالینی من است، رمان چهل و یکم یک ارتباط جدی با تذکرهالاولیا برقرار کرده است.
اتفاقاً برای من جالب بود که این کتاب به استاد شفیعی کدکنی تقدیم شده است.
همان طور که گفتم کتاب تذکرهالاولیا کتاب بالینی من است. اگر از من بپرسند چنانچه به یک جزیره دور بروی چه کتابی را با خودت میبری، جواب من تذکره الاولیاست! تذکره کتابی است که حال من را خوش میکند و هر وقت حالم خوب نیست آن را میخوانم و خوب میشوم. بنابراین وقتی طرح این رمان را مینوشتم سعی کردم طرحی بنویسم که به عنوان یک نویسنده امروزی با متون کهن خودمان یک رابطه گفتوگومحور برقرار کنم. برای همین تذکرهالاولیا را انتخاب کردم.
البته این کتاب به یک دوست مشهدی من هم تقدیم شده است. متأسفانه امیر راعیفرد با سرطان مواجه شد و امروز دیگر در بین ما نیست. آرزو میکنم روحش شاد باشد. من خیلی به او مدیون هستم؛ چرا که اگر دلگرمیهای او نبود این کتاب این قدر زود به نتیجه نمیرسید. مطمئنم هر اتفاق خوبی که برای این کتاب میافتد اثر دعای امیر است.
علاقه شما به تذکرهالاولیا کاملاً روی زبان و شخصیتهای رمان تأثیر گذاشته است. شخصیت میرعماد به عنوان یک خطاطِ مأنوس با تذکره کاملاً حال و هوای آن کتاب را به رمان شما تزریق کرده است. در این مدت چه بازخوردهایی از مخاطب گرفتید؟
آن قدر من بازخورد مثبت گرفتم و شرمنده دوستان شدم که میگویم ای کاش لایق این لطفها باشم. امروز چاپ پانزدهم رمان به دست من رسید و این موجب خوشحالی من است به خصوص اینکه این رمان را نشر «صاد» در ابتدای فعالیت خودش منتشر کرد و کتاب من نخستین کتاب منتشر شده آنها بود. این روزها هم پیامی به دستم رسید که میگفت پس از خواندن رمان «چهل و یکم» تصمیم گرفتهام بروم و تذکرهالاولیا را بخوانم. چه چیزی بهتر از این؟ من دنبال همین اتفاق هستم. ما باید با متون کهنمان آشتی کنیم و آنها را بخوانیم. اگر متون کهنمان را رها کنیم واقعاً بیسواد هستیم؛ چرا که نفی گذشته نفی همه چیز ماست.
یاد رمان «بیکتابی» افتادم که تعلق خاطر و ادای احترامی شایسته به متون کلاسیک ماست.
متنهای زیاد دیگری هم هست، مثلاً جا دارد به کتاب «مونالیزای منتشر» از شاهرخ گیوا اشاره کنم؛ این کتاب یک سیر تاریخی دارد که هر چقدر داستانها به جلو میآید زبان کتاب هم حرکت میکند، آهسته آهسته تغییر میکند و بهروز میشود. عزیزان دیگری مثل استاد بیضایی هم هستند که من از همه آنها میآموزم و سعی کردم مثل یک شاگرد از آنها بیاموزم. در رمان «چهل و یکم» تلاش داشتم زبان رمان یک بازی بین زبان تذکره، دوره قاجاریه و پهلوی رقم بزند و کاری متمایز باشد.
به نظر خودتان این زبان مناسب روایت ماجرای مسجد گوهرشاد بود؟
مسئلهای نیست. من بین سه زمان مختلف رابطهای ایجاد میکنم و به فراخور روایت به زبان تذکره برمیگردم. از شما میپرسم آیا اتفاقی که برای منصور حلاج افتاد با لطافت بود یا خشن و تلخ؟ نه، کاملاً خشن است. با سنگ او را تکهتکه میکنند، ولی تذکره با زبان خودش ماجرا را روایت میکند. البته زمانی که من دارم واقعه گوهرشاد را روایت میکنم شاعرانگی زبان کمتر میشود و ما وجه دیگری از زبان را میبینیم. اگرچه من ادعا ندارم که توانستهام نعل به نعل و عین به عین این نیت را اجرایی کنم، ولی تلاشم بر این بوده که زبان را درست و بجا استفاده کنم. دوست داشتم رمانی بنویسم که با این بازیهای زبانی قابل خواندن و خوشخوان باشد.
نویسندگان ادبیات داستانی ما نسبت به مسائل و دغدغههای روز بیتوجه هستند. فکر میکنید این مسئله چقدر نیاز امروز ماست؟
این اظهر من الشمس است که ما باید نسبت به این حوادث واکنش نشان بدهیم، اما یک مسئله دیگر هم وجود دارد و دوست دارم آن را حتماً منعکس کنید؛ آن مسئله این است که اگر نویسنده ما یک داستان را روایت کند، آیا از ممیزی در امان خواهد بود؟ ممکن است شما یک رمان درباره دوران پهلوی بنویسی و حتی اگر بد آن دوره را بگویی، اما باز هم مجبوری به چند نهاد جواب پس بدهی. وقتی نویسنده در امان نیست، تنها و بیکس است و هیچ ارگان و نهادی از او حمایت نمیکند، نمیتوانیم او را متهم کنیم که چرا درباره حوادث نمینویسد.
در چنین شرایط و سختگیریهایی یا به دام شعار دادن میافتیم یا اگر نگاه ما مقداری با روایت رسمی فاصله داشته باشد به مشکلات زیادی بر میخوریم.
نویسنده که نمیتواند ۱۰ یا ۱۵ سال برای مجوز رمانش صبر کند. حتی رمان «کلنل» محمود دولتآبادی هم هنوز مجوز نمیگیرد و این اتفاق برای دهها نویسنده دیگر هم تکرار شده است. سربسته بگویم که نویسندگی درباره بسیاری از مسائل روز مثل قدم زدن در میدان مین است.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: حمید بابایی تذکره الاولیا مسجد گوهرشاد چهل و یکم برای من
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۹۵۷۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جایزه بوکر عربی ۲۰۲۴ به اسیر فلسطینی رسید
به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، نبیل سلیمان رئیس داوران جایزه بینالمللی داستان عربی ۲۰۲۴ در اعلامیهای کتاب «نقاب، رنگ آسمان» نوشته باسم خندقجی را به عنوان برنده بوکر عربی سال معرفی کرد.
در مراسم اهدای جوایز سالانه که در ابوظبی برگزار و به صورت آنلاین پخش شد، جایزهای که به نام بوکر عربی نیز شناخته میشود، برنده خود را شناخت.
داوران کتاب برنده را از بین ۱۳۳ عنوان ارایه شده، به عنوان بهترین رمان منتشر شده به زبان عربی که در فاصله جولای ۲۰۲۲ تا ژوئن ۲۰۲۳ منتشر شده، انتخاب کردند. رعنا ادریس، صاحب انتشارات دارالادب مستقر در لبنان، این جایزه را در ابوظبی به نمایندگی از خندقجی که در زندان صهیونیستهاست، دریافت کرد.
بعید است که خندقجی بتواند جایزه ۵۰ هزار دلاری را دریافت کند، زیرا مقامات زندان اسراییل پیشتر به رسانهها گفتهاند اگر قرار باشد یک تروریست جایزه بگیرد، دریافت آن برایش غیرممکن خواهد بود.
«نقاب» که در عنوان کتاب آمده، کارت هویت آبی متعلق به یک اسراییلی را تداعی میکند که توسط قهرمان داستان «نور» - باستانشناسی که در اردوگاه پناهندگان در رامالله زندگی میکند - در جیب یک کت قدیمی پیدا شده است. آنچه در پی میآید، روایتی تجربی و چند لایه است که با شخصیتپردازیهای زنده و به یاد ماندنی سعی در بازیابی عناصر تاریخ و مکان دارد.
نبیل سلیمان، رییس هیات داوران گفت: «نقاب، رنگ آسمان»، امر شخصی را با امر سیاسی به روشهای نوآورانه ترکیب میکند. برای کشف سه نوع آگاهی: خود، دیگری و جهان، اشکال روایی جدیدی را به کار میگیرد و واقعیت پیچیده و تلخ از هم پاشیدگی خانواده، آوارگی، نسل کشی و نژادپرستی را تشریح میکند. رشتههای تاریخ، اسطوره و امروز با ظرافت در روایتی به هم تنیده شدهاند که در مواجهه با انسانزدایی، با شفقت از میل رهایی از ظلم، هم در سطح فردی و هم در سطح اجتماعی، برانگیخته میشود. «ماسک، رنگ آسمان» عشق و دوستی را به عنوان محوری برای هویت انسانی بیش از همه وابستگیهای دیگر به رسمیت میشناسد.
پروفسور یاسر سلیمان، رییس هیات امنا هم گفت: قهرمان کتاب سفری را آغاز میکند که در آن خود، در پوشش دیگری، به آسیبهای روانی فلسطین مدرن میپردازد. یک زن فلسطینی اهل حیفا در اسراییل، که سرسختانه به روایت ملی خود پایبند است، به قهرمان داستان کمک میکند تا به خود بینقاب خود بازگردد و رمان خواننده را در تله داستانهای تند با طنزی ظریف و غیرمنتظره گرفتار میکند.
خندقجی که از سال ۲۰۰۴ در زندان به سر میبرد، مجموعه شعرهای «آیینهای اولین بار» (۲۰۱۰) و «نَفَس شعر شبانه» (۲۰۱۳) و همچنین سه رمان «نرگس انزوا» (۲۰۱۷)، «کسوف بدرالدین» (۲۰۱۹) و «نفس یک زن ناامید» (۲۰۲۰) را در کارنامه دارد.
جایزه بینالمللی ادبیات داستانی عربی که به عنوان «بوکر عربی» شناخته میشود، در سال ۲۰۰۷ به منظور قدردانی از ادبیات عربی معاصر و ترویج خوانندگان جهانی آثار ادبی عربی تأسیس شد و اکنون بهعنوان معتبرترین جایزه ادبی در جهان عرب شناخته میشود.
در کنار خندقجی، در فهرست نهایی سال ۲۰۲۴، رمانهایی از راجا عالم (عربستان سعودی)، ریما بالی (سوریه)، اسامه العیسا (فلسطین)، احمد المرسی (مصر) و عیسی نصیری (مراکش) جای داشتند.
هر یک از ۶ نامزد نهایی ۱۰ هزار دلار دریافت خواهد کرد و به برنده جایزه ۵۰ هزار دلار دیگر به عنوان جایزه اهدا میشود. این جایزه همچنین هزینه ترجمه کتاب برنده به زبان انگلیسی را پوشش میدهد.
ریاست هیئت پنج داور امسال را نبیل سلیمان نویسنده سوری بر عهده داشت. سونیا نمر، نویسنده، محقق و چهره دانشگاهی فلسطینی، فرانتیشک اوندراش چهره دانشگاهی از چک، محمد شعیر منتقد و روزنامهنگار مصری، و حمور زیاده نویسنده و روزنامهنگار سودانی، در این پنل با او به عنوان داوران همکاری کردند.
هدف از اهدای این جایزه تجلیل از نوشتار خلاق عربی معاصر و تشویق خوانندگان ادبیات عربی با کیفیت بالا در سطح بینالمللی از طریق ترجمه و انتشار به دیگر زبانهای اصلی است. رمانهایی است که به فهرست اولیه یا نهایی این جایزه راه مییابند، به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر میشوند.
هدی برکات (۲۰۱۹، برای «پست شبانه»)، احمد سعداوی (۲۰۱۴، برای «فرانکنشتاین در بغداد»)، و محمد آخاری (۲۰۱۱، برای «طاق و پروانه») از برندگان پیشین اینجایزه هستند.
انتهای پیام/